به گزارش خبرنگار مهر، دو کتاب «مشروعیت اختلاف» نوشته علی اوملیل و «تبارشناسی حسبه» اثر احمد صبحی منصور بهتازگی با ترجمه سیدمحمد آل مهدی و عدنان فلاحی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شدهاند.
«مشروعیت اختلاف» سال ۲۰۰۵ توسط المرکز الثقافی العربی در الدار البیضاء چاپ شده است. علی اوملیل نویسنده اینکتاب، متولد دسامبر ۱۹۴۰ در قنیطره مراکش است. اینپژوهشگر دانشآموخته فلسفه از دانشگاه سوربن است و آثارش را به دو زبان عربی و فرانسه مینویسد.
کتاب علی اوملیل درباره ذات و مفهوم «اختلاف» است. او میگوید دو نوع اختلاف وجود دارد؛ اختلاف درون یکعقیده که در آن طرفهای مختلف میپذیرند مبانی اعتقادی مشترکی دارند و اختلافشان در سطح تاویل است. و اختلاف دیگر هم اختلاف متفکرین مسلمان با نیروهای مخالف آنها یعنی با کسانی است که در حوزه اعتقادی مشترک اینمتفکرین نیستند.
نگارنده کتاب پیشرو میگوید در اثر خود به آنگونه از جدال دینی پرداخته که بین مسلمانان و پیروان ادیان دیگر صورت گرفتهاند و از دایره بهرسمیتشناختهشدن در اسلام و خطوط قرمزی که فقها برای پیروانشان کشیدهاند، خارج هستند.
کتاب پیشرو بهجز پیشدرآمد، نتیجهگیری، کتابشناسی و نمایه، ۴ فصل اصلی دارد که از اینقرارند: «برخورد با آراء دیگری: چارچوب مشروعیت»، «اسباب نزول یا "تاریخِ" فراتر از تاریخ»، «باب حق اختلاف را بستند» و «موریسکوها، یا اندیشه تنگنا».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اما چرا بیرونی هند را بهویژه با یونان مقایسه میکند؟ شاید بدین سبب که دانش «محض» یعنی دانش مجرد از مبادی و مقاصد دینی را برای مقایسه انتخاب کرده است. موضوع درباره آنچه به یونان مربوط است برای بیرونی کاملا روشن است. تولد فلسفه در آنجا اندیشه را از اسطوره به نگاه عقلی علمی منتقل کرد «یونان باستان پیش از ظهور بزرگان حکمت، که به هفت ستون حکمت مشهور شدند و پیرایش و اصلاح فلسفه نزد آنان ... بهسان هندیها بودند.»
بنابراین یونانیان از گذر فلسفه از اندیشه اسطورهای فراتر رفتند در حالی که این فراروی در هندیها روی نداده است. «لکن یونانیان از برکت فلاسفهای که از ناحیت آنان پدیدار آمدند، رستگار گردیدند. آنان اصول خاص و نه عام را منقح گرداندند. زیرا غایت قصوای خواص پیروی از بحث و نظر است ... و هند را امثال آنان نبود که دانش را مهذب گردانند.»
اینکتاب با ۱۳۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کتاب «تبارشناسی حِسبَه؛ بنیان تفتیش عقاید در خلافت عباسی» هم نوشته احمد صبحی منصور است که عدنان فلاحی آن را به فارسی برگردانده است. نسخه اصلی اینکتاب هم سال ۱۹۹۵ توسط مرکز المحروسه للنشر و الخدمات الصحفیه در قاهره چاپ شده است.
واژه «حِسبَه» در لفظ شرعی به این معناست که یکی از مسلمانان برای دخالت در زندگی دیگران داوطلب شود و این دخالت وقتی رخ دهد که مرتکب گناهی در حق خدا یا نوع بشر شده باشند. در مورد کسی که مرتکب گناهانی چون قتل، سرقت، قَذف یا زنا میشود، اتفاق نظر هست که مستحق مجازات یا به تعبیر فقهی مستحق «حدود» است. این حالتی است که شخص به حقوق بندگان تجاوز میکند. موارد اختلاف در مورد کسی است که با ارتکاب به کفر یا ارتداد یا کوتاهی در اجرای فرایضی مثل نماز و زکات به حقی از حقوق خداوند تجاوز میکند و سوال این است که آیا دیگران حق دخالت در زندگی او را با اجبارکردنش به ایمان یا تهدیدش به مجازات دارند؟ و اگر حِسبَه شرعاً بهمعنای دخالت در زندگی دیگران است، این دخالت تنها محدود به نصیحت و توصیه است یا با اکراه و اجبار و مجازات مادی و معنوی نیز همراه است؟
احمد صبحی منصور پژوهشگر و نویسنده کتاب «تبارشناسی حسبه» میگوید امویان برای توجیه اعمالشان نیازی به فتوای شرعی نداشتند. اما خلفای عباسی که رژیم خود را بهاعتبار رابطه خونی با عباس عموی پیامبر و نزدیکی با خاندان رسالت با شعار دینی «الرضی من آل محمد» برپا کردند، به توجیه شرعی نیاز داشتند تا هرکدام از مخالفانشان را که خواستند به قتل برسانند. به همیندلیل وظایف دینیای را برای تحکیم سلطهشان به وجود آوردند که یکی از آنها شغل حِسبَه و مُحتسِب بود.
نویسنده کتاب پیشرو، اسلامشناس رهبر معنوی قرآنیان در مصر، فعال حقوق بشر و رئیس مرکز جهانی قرآن (IQC) است. او سالها در زمینه حقوق بشر و دموکراسی در مصر فعالیت میکرد تا اینکه پس از طرد از سوی فقهای اصولگرای مصری، مورد پیگرد حکومت نیز قرار گرفت. او در حال حاضر در آمریکا زندگی میکند.
کتاب «تبارشناسی حسبه» یکمقدمه و ۲ فصل اصلی دارد. مقدمه اینکتاب با عنوان «معنای لغوی، اصطلاحی و شرعی حسبه» خود دربرگیرنده ۲ بخش است؛ «حسبه؛ مفهوم لغوی و معنای شرعی» و «حسبه در معنای شرعی».
فصل اول کتاب، «حسبه در احکام فقها [اهل سنت]» است که دربرگیرنده اینعناوین است: «حسبه در احکام فقیهان قرن پنجم هجری [ماوردی و غزالی]»، «حسبه از نگاه ابنتیمیه در قرن هشتم هجری»، «حسبه از نگاه فقهای متقدم و متاخر»، «امام مالک بن انس (۱۷۹ ه.ق)»، «امام ابوحنیفه (۱۵۰ ه.ق)» و «امام شافعی (۲۰۴ ه.ق)».
دومینفصل کتاب هم با عنوان «آیا حسبه مبنایی در تشریع قرآن دارد؟» اینعناوین را شامل میشود: «مقدمه»، «امر به معروف و نهی از منکر»، «درباره جدال فکری»، «جدال با اهل کتاب»، «جدال با محاربین»، «جدال با منافقین»، «استتابه [توبه طلبیدن]»، «واگذاردن حکم به خداوند در روز قیامت» و «درباره جدایی زوجین».
موخره کتاب «تبارشناسی حسبه»، فصلی با عنوان «خاتمه» است که ۳ پیوست را با اینعناوین در بر میگیرد: «پیوست الف: آغاز دادگاههای تفتیش عقاید در تاریخ مسلمانان»، «پیوست ب: بررسی سند یک خبر واحد» و «پیوست ج: منابع ترجمه و تحقیق».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اهالی موصل در سال ۱۴۸ ه.ق شورش کردند در حالیکه خلیفه منصور پیشتر با آنها عهد کرده بود که اگر علیه او قیام کنند خونشان حلال باشد. وقتی اخبار اینشورش به منصور رسید علما _ از جمله ابوحنیفه _ را جمع کرد و به آنها گفت: «اهالی موصل قول دادند که علیه من خروج نکنند حال شورش کردهاند و خونشان بر من حلال است.» فقها گفتند: «رعیتک فان عفوت فاهل ذلک انت و ان عاقبت فیما یستحقون: آنها رعیت تو هستند اگر ببخشایی که شایسته این کاری و اگر مجازات کنی آنها مستحق عقوبتند.» اما ابوحنیفه سخن آنان را نپذیرفت و به ابوجعفر منصور گفت: «اهالی موصل چیزی را بر تو حلال کردهاند که اختیاری در آن ندارند و تو چیزی را بر ایشان شرط کردهای که از آن تو نیست. آیا اگر زنی تن خود را بدون عقد نکاح مباح اعلام کند چنین چیزی با اینحجت که زن مالکِ تن خودش است برایش مجاز میشود؟» خلیفه ناچار به موافقت با نظر ابوحنیفه شد. لکن او را از دلیری در صدور فتواهایی که خروجکنندگان علیه حکومت را تشجیع میکند، بر حذر داشت.
اینکتاب هم با ۱۴۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان چاپ شده است.
نظر شما